Skip to main content

هر داستانی، آغازی دارد. نه متن آغازین و مقدمه و این‌ها، منظورم آن لحظه‌ای است که نویسنده با خودش می‌گوید این را باید نوشت. شاید ساعت‌ها و روزها از رویداد اصلی داستان هم گذشته باشد، یا شاید ساعت‌ها و روزها به رخ دادن داستان مانده باشد، این‌ها مهم نیست، مهم آن لحظه‌ای است که نقطه‌ای در ذهن نویسنده آغاز به درخشش می کند و نویسنده آن را می‌بیند و دیگر هر کاری جز ساختن و نوشتن آن را، بیهوده و نادرست می‌داند. و داستان آغاز می‌شود.

داستان ۳۰ نیز همین‌گونه آغاز شد. همین چند ماه پیش بود که تولد ۳۰ سالگی‌م، نازنین از تجربه‌ی ۳۰ سالگی خودش برایم گفت و سپس پیشنهاد داد تا در ۳۰ سالگی ۳۰ رویداد متفاوت را تجربه کنم. درخشش داستان ۳۰ همان لحظه بود. پیشنهاد نازنین را سفت چسبیدم و ذهن داستان‌پرداز و رویاسازم دست به کار شد و ۳۰ ساخته شد.

۳۰ یک عدد نیست. ۳۰ یک زندگی ۳۰ ساله‌ی پر از هیجان و خوش و خوب با سختی‌ها و روزهای سختش است. ۳۰ می‌خواهد بارها و بارها تکرار شود، یک بار می‌شود ۳۰ داستان (نقد) تیاتر، یک بار می‌شود ۳۰ سفرنامه، یک بار می‌شود ۳۰ کتاب، یک بار می‌شود ۳۰ آدم زندگی من، یک بار می‌شود ۳۰ روز زندگی، یک بار می‌شود ۳۰ خوراک خوشمزه و بارهای دیگر چیزهای دیگر.

من در زندگی خود از این آغازها زیاد داشته‌م. داستان‌هایی را تجربه کرده و نوشته‌م که هرگز فکرشان را هم نمی کردم و درخشش‌هایی را دیده‌م که به زندگی‌م روشنی و زیبایی بخشیده‌اند. پایان‌هایی را ساخته‌م که خود آغازی نو باشند و تلاش کرده‌م نقطه آخر خط‌ها را جوری بگذارم که بتوانم همیشه از آن‌ها به خوشی یاد کنم. هرچند داستان‌هایی نیمه و پاره، غم‌انگیز و دردناک، سخت و ناخوب هم، برای خودم و دیگران – شاید ناخواسته – پدید آورده‌م. این داستان اما، بدون شک لذت‌بخش خواهد بود.

دوست دارم در این ۳۰ ها همراهانی داشته باشم و برای این همراهانم هم ۳۰ بسازم. پس دریغ نکنید همراهی خودتان و شاید دوستانتان را که می‌دانید این ۳۰ ها خوب‌شان می‌کند.
این ۳۰ ها را در وب‌سایت و اینستاگرام و کانال تلگرام و شاید توییتر و جاهای دیگر منتشر می‌کنم.

یکم و دوم فروردین ۹۶ خورشیدی
#روزیک #پروژه۳۰ #داستان #آغاز۳۰ #بابک‌نوین

Title: 30 is not a number

Every story has a beginning. I don’t mean an introduction, a preface or a brief chapter, I’m talking about that moment which the author whispers to himself “I have to write this”. It doesn’t matter if the story hasn’t happened yet, what matters is that moment a shiny spot starts to blink in author’s mind and that’s it. After that, everything seems nonsense to him/her except writing the new story. And the story begins.

The story of 30 started the same way. A few months ago (December 2016) on my 30-year-old birthday, Nazanin told me about a few things she experienced during her 30th year of life and then suggested that I can make new ones for myself. The sparkle of my story was on that moment. I stuck to Nazanin’s suggestion, then my dreamer imaginative mind started to create project 30.

Thirty – 30 – is not a number. It’s a 30 years of life, full of exciting, happy and joyful moments and its hard tough days. 30 is going to repeat itself in various ways time after times. Once it’s going to be amateur criticism on 30 Iranian theatre plays & movies, other time it might be stories of my 30 journeys around the world, maybe it become reviews about 30 books, about 30 days of my life, 30 people, 30 yummy dishes and other 30s.

I had many beginning in my life. I experienced and wrote stories that I never thought about, and I saw sparkles that gave beauty and light to my life. I made endings that themselves could be new beginnings, and tried to make end lines memorable. Though I might have made some undesirable stories that have been hard and painful, but this one’s going to be joyful, for sure.

I’d like to have companies in experiencing these 30s., and I wish these 30s bring new experiences for them. So do not hesitate to participate and invite here those interested friends who it might find this useful.
I’ll share my 30s in my website (bsnov.com), Instagram (@babaknov), Telegram channel (t.me/NovLands) and maybe Twitter (@babaknov).
Date: 21-22 March 2017

#project30 #story #babaknov #babaknovin

بابک نوین | Babak Novin